پاتنم در تاریخ فلسفه معروف است که مدام دیدگاه فلسفی خود را تغییر می‌دهد. دیدگاه‌های او اغلب با یکدیگر سازگار نیستند و پر از اشکال هستند. او در گفتگویی با موریس تغییر دیدگاه را سرگرمی و عادت خودش معرفی میکند!

راسل در تغییر دیدگاه و از یک شاخه به شاخة دیگر پریدن از پاتنم نیز جلوتر است. او حتی گاهی در یک کتاب یا در یک سخنرانی به راحتی از دو دیدگاه ناسازگار کمک می‌گیرد. او در بیان علت این کار یک تحلیل روان‌شناختی دارد که می‌توان آن را مکانیسم فرار از جنون نامید

از تحلیل راسل معلوم می شود پذیرش لوازم فلسفی هر کدام از مکاتب فلسفی مورد علاقة او جنون‌آمیز است و برای فرار از جنون باید  تمام آنها را داشت. فیلسوف با جمع این مکاتب در درون خود یک پارلمان از ترس‌ها می‌سازد. در این پارلمان هر ترسی که قصد داشته باشد بر فیلسوف غلبه کند توسط سایر ترس‌ها سرکوب می‌شود. این تحلیل راسل صرفا بخشی از روانشناسی فلسفه نیست و کلیدی برای حل این معماست که چرا حیات جامعة مدرن به تکثری از مکاتب فلسفی ناسازگار وابسته است

این تحلیل راسل در کتاب کابوس‌های افراد برجسته[1] مطرح شده است. موریس در مورد این کتاب می‌نویسد: «این کتاب داستانی تخیلی است که او آن را زمانی نوشت که برای پرداخت اقساط مهریة همسر دومش، در سختی بود."راسل می‌نویسد:"کابوس‌های زیر" ممکن است "نشانه‌های سلامت عقل" نامیده شوند:

در تنهایی هر نوع احساسات شدید جداگانه‌ای، دیوانگی است؛ سلامت عقل را می‌تواند سنتز دیوانگی دانست. . مردی که آرزومند حفظ عقل در این جهان خطرناک است، باید در ذهن خود پارلمانی از ترس‌ها ایجاد کند که در آن هر ترسی به نوبة خود توسط همة ترس‌های دیگر احمقانه تلقی می‌شود.[2]

در بین کابوس‌های بی‌شمار‌ِ راسل، در پارلمان شخصی ترس‌هایش، "کابوس استالین"،"کابوس روانکاو"،"کابوس متافیزیک‌دان"،"کابوس دکتر بلدر"- فهرستی از اگر-آنگاه‌ها. و "کابوس اگزیستانسیالیسم" یافت می‌شود. اگر وجود مقدم بر عمل باشد و اگزیستانسیالیست جدای از ماهیت، وجود داشته باشد، چه؟ اگر او در یک اتاق تاریک هم نشسته باشد و هیچ کاری نکند، باز وجود دارد. در نهایت، اگزیستانسیالیست فریاد می‌زند: "من وجود ندارم. من وجود ندارم." کلاغ قصه‌ی‌ ما ظاهر می‌شود و با صدای شاعر فرانسوی استفان مالرمی[3] آواز سر می‌دهد که: «تو وجود داری. تو وجود داری. این فلسفة توست که وجود ندارد.»

راسل هیچ وقت فرصت نکرد «کابوسی پست‌مدرنیستی» بنویسد، اما تصور اینکه چنین کابوسی چه می‌تواند باشد، دشوار نیست. پست‌مدرنیستی روی صندلی نشسته است.

صدای شبح‌گونه‌ای بارها و بارها تکرار می‌کند"صدق وجود دارد. واقعیت وجود دارد." پست مدرنیست فریاد می‌زند: "نه، صدق و واقعیت وجود ندارند."صدا به شدت پاسخ می دهد:"البته که وجود دارند. و اگر شما باور نمی‌کنی، چرا از این پنجره بیرون نمی‌پری؟ ما در طبقة یازدهم هستیم.»

Errol Morris 2018THE ASHTRAY Or the Man Who Denied Reality


کتاب  کابوس‌های افراد برجسته اثری در حوزة روانشناسی فلسفه است. دراین شاخة  اهل فلسفه با انسان‌های عادی از نظر زبان، افکار، احساسات و رفتار مقایسه می‌شوند و تبیینی روان‌شناختی در خصوص تفاوت‌هایی که وجود دارد ارائه می‌شود. راسل دراین کتاب  با رویکردی فرویدی تلاش کرد تبیینی روان‌شناختی از تغییر مداوم دیدگاه‌های خودش ارائه کند. اثر او  الهام‌بخش  پژوهش‌های روانشناختی جدید در خصوص فراوانی خودکشی، جنون و مالیخولیا در بین اهل فلسفه است.


[1] Nightmares of Eminent Persons

[2]Russell,Nightmares,(1955) introduction.

[3] Stéphane Mallarmé


مشخصات

  • جهت مشاهده منبع اصلی این مطلب کلیک کنید
  • کلمات کلیدی منبع : وجود ,راسل ,فلسفه ,می‌شود ,کابوس ,ترس‌ها ,وجود دارد ,روانشناسی فلسفه ,واقعیت وجود ,تبیینی روان‌شناختی ,وجود داری
  • در صورتی که این صفحه دارای محتوای مجرمانه است یا درخواست حذف آن را دارید لطفا گزارش دهید.

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین مطالب این وبلاگ

محل تبلیغات شما محل تبلیغات شما

آخرین وبلاگ ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

سایت فایل لایت وبلاگ مارگارت Yolanda بیت کوینت مهندس جان دنیای منی محصولات سنتی فارس Tina rashtari ایران ورزش نمونه سوالات نهایی