"آقازادگی" به این معناست که فردی صرفا به دلیل مقام و موقعیت پدر خود از منافع اجتماعی و اقتصادی بیشتری برخوردار باشد. این پدیده صورتی پنهان از نژادگرایی است و ناعادلانه و غیر اخلاقی است. این پدیده کمابیش در همه کشورها وجود دارد. لردها در بریتانیا بر اساس نسل و نژاد خود طبقة ممتاز هستند. یا مثلا در ایالات متحده بعید است بوش پسر بدون تکیه بر مقام پدر خود به مقام ریاست جمهوری رسیده باشد. هیلاری کلینتون نیز اگر پدرش رئیس جمهور نبود، نمی توانست رقیبی جدی برای ترامپ باشد.
در کشور ما نیز این پدیده تاریخی طولانی دارد که در سه مرحله میتوان آن را بررسی کرد:
!-حکومت شاهنشاهی بر پایة پذیرش برتری آقازادهها تاسیس شده بود. به عنوان نمونه در دوران قاجار شاهزادهها و شاهدختها به طور رسمی مناصب و مناطق ایران را تقسیم میکردند و قانون مدافع برتری آقازادهها بود. در آن دوران "وفور شپش و شتر و شازده" به یک ضرب المثل تبدیل شده بود.
محمدرضا پهلوی با اینکه در اصلاحات ارضی سعی کرد بخشی از مناطق ایران را از مالکیت شاهزادهها خارج کند، اما خودش یک آقازاده بود. او در بیستسالگی و تنها به دلیل آقازادگی مقام اول ایران شد. در حالی که نه تخصص لازم را داشت و نه تجربه لازم را. بنابراین او اگر می خواست به طور رسمی با پدیده آقازادهگی مبارزه کند، مقام خود و فرزندش را متزل میکرد.
2-انقلاب 1357 خیزش تودهها بر ضد پدیده آقازادگی بود. شعار "مرگ بر شاه" به معنای نامشروع بودن هر گونه مقام و جایگاهی بود که صرفا بر اساس آقازادگی تعریف شده باشد.
اما اکنون بعد از چهل سال هنوز آقازادهها مانع اصلی تقسیم عادلانه منابع اقتصادی و مناصب اجتماعی هستند.
البته با انقلاب یک تحول مهم رخ داده است و اکنون برای نخستین بار در تاریخ ایران پدیده آقازادگی رسمیت ندارد. تنها چهل سال است که قانون اساسی هیچ یک از مقامات و مناصب را ارثی نمی داند.
این اتفاقی بزرگ در تاریخ ملت ایران بود که برای نخستین بار فرزند پایهگذار نظام کنونی هیچ ادعایی نسبت به حکومت نداشت. البته چنین اتفاقی برای حافظة تاریخی مردم عادی قابل هضم نبود و شایعة قتل مرحوم سید احمد خمینی نشان داد که تاریخ چند هزارساله حکومت آقازادهها هنوز از ذهنیت عموم مردم پاک نشده است. مردم هنوز انتظار داشتند حکومت با خونریزی و قتل از یک خانواده به خانواده دیگر منتقل شود. یادم هست دکتر احمد توکلی میگفت در مراسمی که آقای هاشمی ریاست جمهوری را به آقای خاتمی تحویل داد اشکم جاری شد. چون در تاریخ این بخش از کره زمین هیچگاه انتقال قدرت بدون خونریزی و تخریب ممکن نبود.
3- نظام کنونی در گام نخست موفق بود و پدیده آقازدگی را که زمانی مبنای حکومت شخص اول مملکت بود، به یک جرم تبدیل کرد و اکنون مردم انتظار دارند به عنوان یک جرم با آن برخورد شود. اما مبارزه با این جرم کار سادهای نیست. آقازادگی پدیدهای است که در این مملکت تاریخی چندهزارساله دارد و برای ریشه کن شدن آن به فرصتی زیاد و مدیریتی قوی و نظارت عمومی نیاز است. حذف عملی پدیده آقازادگی، بخشی مهم از گام دوم انقلاب است.
درباره این سایت