یکی از همکاران می گفت تجربه ثابت کرده است که قوم یهود قوم برتر هستند. چون با اینکه یهودیها جمعیت اندکی دارند، اما تعداد زیادی از برندگان جایزه نوبل یهودی بوده اند. ضمن آنکه یهودی ها در عمل نیز موفق بوده اند و توانسته اند مراکز اصلی قدرت و ثروت را تسخیر کنند.
سخن ایشان را که گوش میدادم به این مطلب فکر می کردم که در حوزة فلسفه علم نیز بیشتر مکاتبی که من می شناسم حاصل اندیشة متفکرین یهودی بوده است (مثلا بیشتر پوزیتیویستها و متفکرین بزرگی مانند پوپر، کوهن و فایرابند یهودی هستند.)
اما آیا این دستاوردهای علمی و عملی دلیل برتری ذاتی و ژنتیک است و مثلا اعضای یک قبیله آفریقایی که فاقد این دستاوردهاست، نسبت به یهودیها، قابلیتهای عقلی و انسانی کمتری دارند؟
اگر یک گروه از مردم آفریقا متنی را به عنوان متن مقدس در اختیار داشته باشند که در طی چند هزار سال آنها را قوم برتر معرفی کند و به آنها اجازه دهد که برای رسیدن به برتری هر جنایتی را انجام دهند، آیا در چنین فرضی احتمال زیادی وجود ندارد که آن قبیله پس از چند هزار سال تلاش بتواند به وضعیتی شبیه وضعیت کنونی قوم یهود برسد؟
واقعیت این است که قوم یهود در جهان کنونی در دو حوزة علم و عمل پیشتاز است. اما این پیشتازی به دلیل برتری نژادی یا ژنتیک نیست و صرفا به این دلیل است که:
1- چند هزار سال است که متون مقدس این قوم به آنها تلقین می کنند که شما قوم برتر هستید و تقدیر خداوند این است که شما بر کل زمین مسلط شوید و همه ملتها برای بردگی شما خلق شده اند.
2- کتاب مقدس قوم یهود به آنها اجازه می دهد که برای تسلط بر جهان از هر ابزاری استفاده کنند و این کتاب بارها به قتل عام سایر اقوام امر می کند و قتل کودکان را برای رسیدن به سرزمین موعود مجاز اعلام می کند.
3-این قوم در سایر دوره های تاریخ نتوانسته است چنین درخششی را از خود نشان دهد و بنی اسرائیل حتی در متون مقدس خودشان اغلب به عنوان قومی ضعیف و سرگردان و فاقد موفقیت معرفی شده اند.
بنابراین برتری کنونی قوم یهود نیز نه دائمی است و نه دلیلی بر برتری ژن اسرائیلی. این برتری صرفا به دلیل تلقینی چندهزارساله است و به دلیل اینکه در رسیدن به این برتری نقض تمام قواعد انسانی و اخلاقی مجاز دانسته شده است.
روشن است که اگر یک قبیله آفریقایی نیز مانند قوم یهود برتری خود را تقدیر خدا می دانست و هیچ محدودیتی برای رسیدن به این برتری نداشت، مانند قوم یهود بعد از چند هزار سال این موقعیت را پیدا می کرد که برای مدتی بر تمام منابع ثروت و قدرت و علم مسلط شود.
البته از نظر علمی بخشی از اوصاف بدن انسان و حیوان، ناشی از ژنهاست. مثلا در جهان حیوانات قیمت، قدرت و سرعت یک اسب به نژاد آن بستگی دارد. در مورد انسانها نیز تا زمانی که از جسم بحث می کنیم بسیاری از خصوصیات جسم انسانی به ژنهایی بستگی دارد که مدام تغییر می کنند. اما آنچه ارزش انسان را تعیین می کند ژن نیست. ارزش انسان به اموری مانند علم، رفتار و اخلاق بستگی دارد. چنین اموری به تلاش اختیاری فرد بستگی دارند و بر اساس تصمیم فرد همیشه قابل تغییر هستند.
بنابراین هیچ گروهی از انسانها بر گروهی دیگر برتری ندارند مگر به واسطة آنچه با اختیار خود کسب می کنند.
درباره این سایت